من و امتحان شیرینی پزیم :))))
خدایی فکرکنم اوناییکه کلاس رفتن اندازه ی منی که کلاس ندیدم اعتماد بنفس امتحان دادن ندارن :)))))
امتحان شیرینی پزی بسیاااااااار سختتر از آشپزیه. بخصوص که بری یه شهر بزرگتر.
خانومه نذاشت از میزمون عکس بگیریم. انگار قرار بود عکسارو بخوریم.میزم خیلی خوشگل شده بود :( خب عااااقا کار خودمونه دیگهههههه. مال خودمونههههههه. منم عکسای نیمه خورده رو گرفتم اونم تو ماشین و سبد :(

کیک یزدیمم انقدررررر خوب شده بود صاحب آموزشگاه دستورشو ازم گرفت :)))

منوی من قطاب/ کیک یزدی / دانمارکی / کرم باواریا / سوهان عسلی/ یه سبدم میوه آرایی کرده بودم که یکم از میوه هاشم خوردن سبد یذره خالیه. حیییییییییف میزقشنگم دوستت داشتم :)
هربارم که میریم تبریز به خانواده ی عمه م و دختر عمه م زحمت میدیم.ایشالا که بتونیم جبران کنیم♥♥♥