• وبلاگ : عرشياي مشرقي
  • يادداشت : زيارت
  • نظرات : 0 خصوصي ، 12 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + gosarayshab 
    سلام عزيزم

    گل سرخي به او دادم ، گل زردي به من داد
    براي يك لحظه ناتمام ، قلبم از تپش افتاد
    با تعجب پرسيدم : مگر از من متنفري ؟
    گفت : نه باور كن ،نه ! ولي چون تو را واقعا دوست دارم ، نمي خواهم
    پس از آنكه كام از من گرفتي ، براي پيدا كردن گل زرد ، زحمتي
    به خود هموار كني
    پاسخ

    سلام. مطلب قشنگي بود